work psychology group
گروه روانشناسی کار

با سلام خدمت دانشجویان عزیز به وبلاگ گروه روانشناسی کار دانشکده ی ادبیات ارومیه خوش آمدید امیدواریم از مطالب درج شده در این وبلاگ نهایت استفاده را ببرید هر گونه نظرات پیشنهادات و انتقادات خود را در قسمت نظردهی وارد فرمایید 

با تشکر مدیریت وبلاگ

 

 نویسندگان این وبلاگ: مجتبی حسینی, رامین سیفی و فرهاد خانه شناس               

       بر اساس موضوع تفاوت های فردی در عملکرد شغلی                           



           

 

            تاثير تفاوت هاي فردي بر عملكرد شغلي كاركنان

مقدمه

در شرايط يكسان واكنش كاركنان بر اساس ويژگيهاي فردي آنان متفاوت مي باشد.خصوصيات و ويژگيهاي اصلي يك فرد،تاثير عميقي بر رفتار شغلي وي دارد.اگر چه موقعيتي كه فرد در آن كار مي كند،بسيار حائز اهميت مي باشد،اما غالبا"فرد بر موقعيت تاثير مي گذارد.رفتار شغلي تابعي از فرد و موقعيت است.

رفتار در سايه تاثير متقابل فرد و محيط بر يكديگر تعيين مي شود.

مثال: بي تابي و ناشكيبايي يك شخص زماني ممكن است تحريك شود كه او بخواهد با عده اي مبتدي و كم تجربه،كار كند.اين شخص احتمالا"هنگام كار با افراد زيرك و كار آزموده، صبر و بردباري بيشتري از خود نشان مي دهد.

بايد بپذيريم كه تفاوتها در هر صورت وجود دارد و سازمان ها براي حفظ قدرت رقابتي خود بايد به اين تفاوتها توجه كنند.يك سازمان موفق بايستي روي تفاوتهاي فردي كاركنان سرمايه گذاري كند، بطوريكه وظايفي كه به آنها محول مي شود با بهترين بازدهي انجام دهند.

يكي از تفاوتهاي مهم ميان افراد كه بر روي عملكرد شغلي تاثير مي گذارد،توانايي ذهني يا هوشي است.هوش به عنوان توانايي كسب و بكارگيري دانش تعريف شده است كه شامل حل مسائل نيز ميباشد.با رشد آگاهي و شناخت نسبت به بهره مندي انسان از هوش و حافظه مختلف،درك چگونگي تاثير هوش بر عملكرد شغلي نيز روز به روز پيچيده تر مي شود.تئوريهاي جديد روانشناسي نشان مي دهند كه انسان با در اختيار داشتن انواع مختلف هوش،مي تواند مشكلات گوناگون را حل نمايند.

آشنايي با برخي از اصول يادگيري مي تواند به كاركنان كمك كندتا در محيط كار،از هوش و حافظه خود بهتر استفاده نمايد از جمله:

1- تمركز: تمركز اساس تفكر است.علت بسياري از ناكامي ها در انجام امور نه توانايي ذهني،بلكه تمركز ضعيف و يا عدم تمركز است.تمركز،توانايي شما را براي انجام فعاليتهاي جسمي و ذهني بهبود مي بخشد. 

2- علاقمندي.در هر موقعيتي ،احتمالا" قادر خواهيد بود تا چيزهايي را پيدا كنيد كه مورد علاقه شماست.بين اطلاعاتي كه در دست داريد و منافع شخصي تان رابطه برقرار كنيد.

3- حسن انتخاب.تلاش كنيد تا مهمترين چيزها را به ذهن بسپاريد.مديران اغلب شما را از مهمترين بخش هاي كاري تان آگاه خواهند كرد.

4- عزم بياد آوردن.يكي از راه هاي تقويت هوش  و حافظه اراده بياد آوردن است.ما اغلب مواردي را به ياد نمي آوريم زيرا قصد نداشته ايم آنها را به حافظه بسپاريم.

5- تمرين و تكرار مطالب جديد.اگر شما دانش جديد را تمرين و تكرار نكنيد،قدرت يادگيري شما،بسيار پايين خواهد بود.براي يادآوري مطالب گذشته ،تمرين دقيق لازم است.به اين صورت كه بايد اطلاعات جديد را با دانسته هاي قبلي خود مرتبط سازيد.

6-سازماندهي مناسب اطلاعات.هنگامي كه مجبور هستيد دسته اي از اطلاعات بزرگ را ياد بگيريد،بهترين روش اين است كه آنها را در دسته هاي معقول و قابل فهم سازماندهي كنيد.

7- بدست آوردن پيش زمينه و سابقه ي مناسب.هرچه داشته هاي شما درباره يك موضوع بيشتر باشد،كسب اطلاعات جديد در مورد آن ساده تر است.دانش قبلي به مثابه قلابي است كه به كمك آن مي توان اطلاعات جديد را صيد كرد.

8- واكنش نسبت به آنچه آموخته ايد.تفكر عميق پيرامون آنچه كه مي آموزيد سبب افزايش زمان نگهداري آن در ذهن مي شود.اين عقيده بيانگر آن است كه شما از تجربه به سمت ژرف انديشي پايدار گام برداريد.

9- گرفتن بازخورد از ميزان پيشرفت.افراد با دريافت بازخورد از ميزان پيشرفت خود،دانش بهتري كسب مي كنند. به محض يادگيري يك مهارت جديد آن را امتحان كنيد.

اگر اين مهارتها در محيط كار انجام گيرد مطمئا" يادگيري افزايش خواهد يافت و اين افزايش منجر به تقويت حافظه و هوش خواهد شد و به تبع آن عملكرد شغلي تان از راندمان بالاتري برخوردار خواهد گشت.

 



           

 


       تفاوتهای فردی در عملکرد شغلی  از کتاب روانشناسی کار نوشته ی دکتر حمزه گنجی

 

 

تفاوتهای فردی در عملکرد شغلی

 

 

مدیران ادارات و روسای کارخانه ها و به طور کلی همه ی کسانی که مسئولیت اداره ی تعدادی از کارگران یا کارمندان را بر عهده دارند از وجود تفاوتهای رفتاری آنها به خوبی آگاه هستند. همچنین آنان میدانند که حتی بین کارگران یا کارمندانی که با وسیله ی معین یا با ماشین آلات کاملا یکسانی کار میکنند از نظر تولید تفاوتهای آشکار و غیر قابل چشم پوشی وجود دارد.

برای تبیین این تفاوتها میتونیم جنبه های زیادی رو در نظر بگیریم مثلا میتوان توانایی های جسمی وضع ظاهری هوش استعداد شخصیت علایق نگرشها و سایر ویژگی ها رو به حساب آورد همچنین ممکن است افراد از نظر میزان آموزش قبلی نوع آموزش صلاحیت شغلی یا تحصیلی نیز تفاوت داشته باشند.

این تفاوتها در عملکرد شغلی اهمیت بنیادی دارد زیرا نحوه ی کار و رفتار فرد را مستقیما تعیین میکند ... مثلا کارمندی را میبینیم که برای اشتغال به یه شغل معین اصرار میکند...

کارمند دیگه ای رو میبینیم که به بهانه های مختلف از انجام دادن همان کار سر باز میزند ... دستگاه یکسانی را مثلا در اختیا سه کارگر قرار میدهیم  :

یکی تولید بسیا بالایی رو نشان میدهد

دیگری کار متوسطی ارائه میدهد

وآخری هیچ تمایلی به دست نمیاورد.

اگه از میزان رضایت مندی این سه نفر سوال بشه حتما اولی از 2 تا بعدی متمایل تر و دومی از آخری متمایل تر خواهد بود

 

در جوامع امروزی آنچه که مورد اهمیت همه ی سازمان ها و کارخانه جات است اینه که  با ایجاد شرایط مطلوب برای زیر دستان در نهایت به تولید انبوه دست یابند.

حال این شرایط مطلوب با آنکه میتواند ایجاد هزینه کند ولی  در نهایت موجب بهبودی وضعیت در روند بسیار سریع و مطلوب تولید خواهد شد.

پس در استخدام های کارگران و کارمندان از یک روش به نام راهنمایی و آزمون افراد کمک میگیرند :

هدف از راهنمایی صحیح افراد این است که کارمندان و کارگران نه تنها باید توانایی انجام کاری را بر عهده داسته باشند بلکه باید از نظر روانی نیز با آن سازگار باشد... مثلا کارگری را در نظر بگیرید که حداکثر توانایی لازم برای انجام کاری رو به عهده دارد ولی به دلیل وجود برخی نارضایتی های روحی و روانی در انجام کار خود دچار نارضایتی شده ...این نارضایتی ممکن است محیطی یا درونی باشد.(آلودگی صوتی .....میزان هوش بالا یا پایین فرد.)

کارمندان زمانی میتوانند کار خود را به خوبی و با موفقیت انجام دهند که بر اساس تفاوتها ی فردی آنها انجام گیرد و هر کس در جایی قرار داشته باشد که متناسب با استعداد و ویژگی های خاص اوست......

 

 

تفاوت های افراد در انجام کار:

Ø  کار مورد نظر نسبت به توانایی های کارگر دشوار باشد  :

 بینظمی   باز ده پایین   خسارتهای مادی ومعنوی    غیبت زیاد   نارضایتی و....

 

برعکس :

Ø  کار مورد نظر نسبت به توانایی های کارگر خیلی آسون باشد

 

کسالت   حواس پرتی ها    خیال بافی ها   و  نارضایتی های مختلف.

 

پس کار فرد نه باید خیلی آسون و نباید خیلی سخت باشد.

 

*      اگه کارمند یا کارگر احساس کنه که نیرو و توانایی های انجام دادن کار به خصوصی را به خوبی در اختیار داره هم در محیط کار با کار خودش سازگار خواهد بود و هم در محیط خانوادگی خود رضایت شغلی رو به همراه خواهد داشت یعنی رضایت از کار به طور مستقیم در رضایت افراد دیگر خانواده نسبت به او رابطه ی مستقیم وجود دارد یعنی فرد چون رضایتمندی خودش رو از کار در خانواده به طور رفتار مناسب در خانواده نشون میده پس احساس نیاز نخواهد کرد و به کارهای کذب وخلاف هیچگاه روی نخواهد آورد در چنین شرایطی است که میگوییم رضایت مندی از کار موجب زندگی سالم خواهد بود.

 

*      برعکس اگه کارمند یا کارگر توانایی های لازم برای انجام دادن کاری را نداشته باشد به طور دائم احساس نا امیدی کرده و بارها طعم شکست رو خواهد چشید که این نوع نا رضایتی ممکن است خطرناک بوده و فرد را به سوی کارهای خلاف قانون سوق دهد.

 

 

*      اگر این بار شغل فرد فقط با برخی توانایی های وی انطباق داشته باشد احتمالا در پی این خواهد بود که کار خودش را عوض کند ودر صورت عدم امکان تعویض به اختلالهای روانی مبتلا خواهد شد.

 

اگر نیروی بدنی و استعدادهای ذهنی فرد از طریق کاری که انجام میدهد به طور کامل جذب نشود برای جلوه گر شدن مسیر دیگری را پیدا خواهد کرد چون انسان یک موجودی است که تمایل دارد تمام استعدادها و علایق شخصی خود را

به نحوی  با انجام دادن کاری بروز دهد و در صورت عدم وجود شرایط بروز دچار اختلالهای روانی خواهد شد و دائم در پی یافتن راهی برای بروز این رفتارها خواهد بود. اگر این مسیر تازه نیز متناسب با انتخاب فرد نباشد تعویض کارهای بعدی را به دنبال خواهد آورد.

امروزه به دلیل نتایج تاسف باری که در عمالکرد برخی کارگران وکارمندان که بنابر دلایلی که گفتیم مسئولان ادارات وکارخانه ها را وادار به انجام اقدامات جدید و بهتر کرده تا برای بهبود وضع انتخاب افراد و راهنمایی های مجدد آنها اقدام کنند. که این اقدامات نه در هنگام اشتغال بلکه باید پیش از اشتغال افراد به یک شغل یا وظیفه ی معین انجام گیرد تا از بروز عواقب وخیم و جبران نشدنی جلوگیری به عمل بیاید.

با این حال تنها راه جلوگیری از این پیامدهای ناگوار توجه به تفاوتهای فردی است که به آن میپردازیم....

 

 

 

 رابطه ی بین هوش و دشواری کار:

 

وجود رابطه بین توانایی های ذهنی و نتایج کار بارها مورد تحقیق قرار گرفته و به تایید رسیده : مثلا تیفن و مک کورمیک در سال 1967 درباره ی کارمندان اداری  تحقیقی انجام دادند که در نتایج این تحقیق نشان داده است که بین هوش و دشواری کار رابطه ی معنی داری وجود دارد. این گونه که افراد باهوش در مجموع کارهای سخت رو در دست میگیرند. از دیگر نتایج این تحقیقات این بود که بعد از دو سال و نیم اشتغال به کار رابطه ی بین هوش و دشواری کار آشکارتر میشود.

اگه بخواهیم این نتیجه رو تفسیر کنیم باید  بگیم که با گذشت زمان فرد تمایل پیدا میکند در جهتی پیش برود که با استعدادهای او هماهنگی دارد بنابراین حتما لازم است که داوطلبان مشاغل مختلف قبل از شروع کار از نظر توانایی های ذهنی مورد ارزیابی قرار بگیرند تا متناسب با توانایی های خودشون در جهت اشتغال به کار ها هدایت شوند.

 

هدف از آگاهی از تفاوتهای فردی تنها به این منظور نیست که افراد در نتایج خود چگونه تجلی میکنند بلکه آگاهی از روابط افراد با همکاران , دوستان, روسای ادارات ,مدیران کارخانه ها و زیر دستان را نیز در اولویت قرار میدهند.

 

 

 

توجه به تفاوتهای فردی مدیران و روسا را واقع بین میکند:

 

آگاهی از تفاوتهای فردی میتواند مدیران ادارات  و کارخانه ها را یاری کند . وقتی مدیران قبول کردند که انسانها از نظر توانایی های ذاتی و اکتسابی  تفاوت دارند  در پی این نخواهند بود که از همه ی کارکنان انتظارات یکسانی را داشته باشند وقتی آنها به گذشته ی کارکنان نگرش ها و علایق آنها توجه کنند پی میبرند که همه ی آنها با یکدیگر متفاوت ترند و هرگز در پی این نخواهند بود که در آنها رفتارهای مناسبی را ببینند حال ممکن است این رفتارها میزان تولید فرد ,رفتار فرد ,یا روحیات فرد باشد.با این کار آنها از سردرگمی خارج شده و در تعجب رفتارهای متفاوت فرو نخواهند رفت.

 روسا و مدیران میتوانند این تفاوتها را در همه ی زمینه ها مثل : حافظه, سرعت عمل, خستگی پذیری, دقت, غیبت , تیز بینی, تیز هوشی, تیز شنوایی, خستگی پذیری, دقت, غیبت, احساس مسئولیت, میزان تولید, میزان خسارت و سایر جنبه های رفتاری مورد بررسی قرار بدهند.در مطالعه ی این ویژگی ها میتوانند زنان را با مردان, جوانان را با میانسالان ,کارگران متخصص را با کارگران ساده , کارمندان دیپلمه را با کارمندان لیسانسه مقایسه کنند.

پس از آنجایی که دامنه ی این تفاوت ها خیلی گستردست مدیران باید به آنها توجه کنند و این را بدانند که نمیتوان انجام دادن هر کاری رو از هر کسی انتظار داشت. آنها باید به نکته توجه کنند که توجه کردن به تفاوتهای فردی هم موجب بالا رفتن بازده کاری و هم موجب رضایتمندی خواهد شد.

 

ما تفاوت های فردی را در سه مورد زیر بررسی میکنیم:

 

*    تفاوتهای فردی بین داوطلبان به هنگام تقاضای شغل (با عنوان آزمون استخدام یاد میکنیم)

*    آثار آموزش شغلی بر تفاوتهای فردی

*    تفاوتهای فردی در انجام دادن کار که پس از پایان دوره ی آموزشیهمچنان باقی میماند.

  

 



           

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ


خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان work psychology group و آدرس wpg.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 20
بازدید کل : 9363
تعداد مطالب : 3
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1